همه ما روانی هستیم
آیت ا.. بهجت:
همه ما روانی هستیم...
اگر روانی نبودیم گناه نمیکردیم...
علامه طباطبایی ره :
بدترین حالم، موقعی است که بی وضو باشم ،
زمانی که من ناپاک، در برابر خدای پاک قرار بگیرم..
نقل است ازابن_سینا كه:
"کند فهمی ناشی ازسردی مغزاست"
واگر میخواهید برجامعه ای حاکم شویدبه آنها ترشی«به شدت سرد" بدهید
ولی خودتان عسل«به شدت گرم»بخورید.
اگر ریشه ای را از شاخه هایش جدا کنیم ریشه از بین میرود
زیرا شاخه ها باید باشند تا تنفس کنند.
به همین گونه است نیت و عمل. نیت بدون عمل نیز راه به جایی نمیبرد.
علامه امینی(ره):
هر کس بعد از صلوات بگوید:
" و عجل فرجهم "
من او را در ثواب نوشتن
کتاب الغدیر شریک میکنم!
اللهم صل علی محمدو آل محمد و عجل فرجهم
ببین ما انسانها چقدر کم عقلیم
که جدا شدن از خدا را تولّد مینامیم و جشن هم میگیریم.
هرکس هم میآیدچشم روشنی میآورد.
بچه هم که به دنیا آمده است گریه میکند،
یعنی خدایا مرا کجا آوردهای؟ مگر من چه گناهی کرده بودم؟
مردم از آن طرف چشم روشنی میآورند.چه شهر خرابی است!
کتاب طوبی محبت؛ جلد3 – ص 38
پرسید:
چرا زن نمی گیری؟
گفتم :
آقا! مزاحم درس و بحث آدم می شوند.
گفت:
((آدم باید خیلی ضعیف باشد که زن و بچه بتوانند مزاحمش باشند!))
آن لذّتی که مردان الهی در طهارت روح دارند هرگز نصیب دیگران نیست
چون این لذّتهای خوردن و نوشیدن مادامی است که در فضای دهن است،
چند دقیقه بعد اگر دوباره برگردد یعنی آن غذا را بالا بیاورند بدبوست
این دیگر لذّت نیست اما لذّت علم, لذّت احسان,
لذّت گذشت (از خطای ) کسی ، مشکلی کسی را حل کرد,
بیست سال قبل خدمتی به کسی کرد, احسان به کسی کرد ؛
الآن وقتی یادش میافتد لذّت میبرد.
پیغمبر(ص) فرمود:
امّت من رو به بهشت میرود مگر آنکه صلوات را فراموش کند.
معلوم میشود همه امّت رو به بهشت میروند مگر آنکه صلوات را فراموش کنند
یا عوض کنند و آل را در آن نگویند....
دولابی ره
کتاب طوبای محبّت جلد دوم – ص 185
انسان با انتظاری که از خودش دارد رشد میکند،
برنامۀ رشد هرکسی مطابق با انتظاراتی است که از خودش دارد.
مردم از بچه مذهبیها، نمازخوانها، مسجدیها، انتظار دارند،
شما که نمازخوان هستی پس چرا عاشق خدا نشدی؟
خودت را که مسخره نکردی که!
کسی که فقط در مجلس دعا حال پیدا میکند،
ولی تنهایی حرفی برای گفتن ندارد، وضع خوبی ندارد
مسجد حضرت آیتاللهالعظمی بهجت(ره) جای سوزن انداختن نبود،
باید از قبل میرفتی نوبت میگرفتی! چرا؟
چون یک نفر داشت عاشقانه نماز میخواند،
همه به عشق او میآمدند، همه عشقبازی او را دوست داشتند ببینند.
شهید مدنی با اشاره به ماجرای »یوسف و زلیخا« در قرآن حکیم
به آن قسمت داستان اشاره کرد که وقتی زلیخا از عیب گیری زنان
مصر با خبر شد آنان را به ضیافتی دعوت کرد و به دست آنان کارد و ترنجی
داد و در میان مهمانی به یوسف دستور داد که وارد ضیافت شود، آمدن یوسف
همان و بریده شدن دست زنانی که ملامت گر زلیخا بودند همان!
سپس آیت الله مدنی با گریه دردناک پشت تریبون ادامه دادند:
»آقایان! نکند در محشر و قیامت، محمدرضا (پهلوی) جلوی ما را بگیرد و بگوید
دیدید شما هم وقتی به دستتان ترنج دادند دستتان را بریدید
و مثل من کاخ نشین و طاغوتی شدید!
حذف وعدهی غذایی ظهر در بسیاری از افراد باعث رفع کسالت
و بیحالی و خواب آلودگی و نفخ شکم میشود؛
همچنین جهت رژیم لاغری بهترین کار حذف وعدهیغذایی ظهر است.
مرحوم حاج اسماعیل دولابی:
گویند "حر بن یزید ریاحی" اولین کسی بود که آب را به روی امام بست
و اولین کسی شد که خونش را برای او داد.
"عمر سعد" هم اولین کسی بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد
برای آنکه رهبرشان شود و اولین کسی شد که تیر را به سمت او پرتاب کرد!
کی میداند آخر کارش به کجا میرسد؟دنیا دار ابتلاست...
میگویند خداوند داستان ابلیس را تعریف کرد تا بدانی که نمیشود
به عبادتت، به تقربت، به جایگاهت اطمینان کنی.
خدا هیچ تعهدی برای آنکه تو همان که هستی بمانی، نداده است.
شاید به همین دلیل است که سفارش شده، وقتی حال خوبی داری و
میخواهی دعا کنی، یادت نرود "عافیت" و "عاقبت به خیریات" را بطلبی.
یکی از نزدیکان عارف بزرگ آیت الله بهاء الدینی نقل می کند که
شخصی با ادبیات لاتی نزد ایشان آمد و طلب استخاره کرد.
آقا هم با روی باز و خوش اخلاقی استقبال نموده و بعد قران را باز کرده
و بلافاصله گفتند: خیلی خوب است، می خواهی ازدواج کنی؟
ازدواج خیلی خوب است! آن فرد لات هم که خوشحالی و تعجب -
از اینکه چطور آقا متوجه مقصود او شده بود-
در چشمانش موج می زد تشکر کرد و رفت.
می گوید به آقای بهاء الدینی گفتم آقا من به معارف و دانایی شما
ایمان دارم و نمی دانم از کجا فهمیدید این شخص قصد ازدواج دارد
ولی می دانم او دزد محل است! یا این استخاره شما یک دختر را بدبخت کردید!
آقا فرمودند ازدواج خوب است، این آیه آمده:
«الخبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ...»
نگران نباش، طرف مقابل (دختر) هم دزد است!
نماز و عبادت را خیلی طول نده. خیلی هم تعقیبات نخوان.
لازم نیست زیاد به خودت فشار بیاوری. استقامت داشته باش.
همان وضو را که میگیری منتظر باش که خداوند در شب و نیمه شب
لطف و عنایتش را نصیب شما کند. «فَانتَظروا انّی مَعَکم مِنَ المنتظرین».
حاج اسماعیل دولابی ره
غم به شور و شعف مبدل شد
لاف " لیست امید " منحل شد
خار چشمان اعتدالی هاست
نفر آخری که اول شد......
یکی از علمای حوزه علمیه قم میگفت:
از تفسیر المیزان در حضورش تعریف کردم، علامه طباطبایی فرمود:
«تعریف نکن که خوشم میآید و ممکن است خلوص و قصد قربتم از بین برود.»
ایشان میفرمودند:
«شخصیت را خدا میدهد و با امور دنیوی هرگز انسان به کسب شخصیت نایل نمیگردد.»
علامه طباطبائی میفرماید؛ برادر ما به وسیله شاگردش از حضرت قاضی سوال کرده بود که:
قالیچه حضرت سلیمان که آن حضرت روی آن مینشست و به مشرق و مغرب عالم میرفت؛
آیا روی اسباب ظاهریه و چیز ساخته شدهای بود؟
و یا از مُبدعات الهیّه بود و هیچ گونه با اسباب ظاهریه ربطی نداشت؟
آن شاگرد چون از مرحوم قاضی سوال میکند، ایشان فرموده بودند: فعلا چیزی در نظرم نمیآید
و لیکن یکی از موجوداتی که در زمان حضرت سلیمان بودند
و در این کار تصدّی داشتند الان زندهاند، میروم و از او میپرسم.
در این حال مرحوم قاضی روانه شدند و مقداری راه رفتند، تا آنکه منظره کوهی نمایان شد
چون به دامنه کوه رسیدند یک شبحی در وسط کوه که شباهت به انسان داشت دیده شد.
آن شاگرد از مکالماتشان هیچ نفهمید، ولی چون مرحوم قاضی برگشتند، گفتند:
میگوید از مبدعات الهیه بود و هیچگونه اسباب ظاهریه در آن دخالتی نداشته است.
جوانی از مشهد بازگشت ...
نزد آیت الله بهجت رفت:
ایشان فرمودند:خوب مشهد رفتی آقا را دیدی دیگر..
جوان با تعجب گفت :نه!!!
فرمودند:حتما صدایش را شنیدی پس..
جوان گفت:نه!!
فرمودند :مگر می شود کسی مشهد برود و امام رضا علیه السلام را نبیند.
نفرموده انَّ بَعد العُسرِ یُسرا!
یعنی در همین سختی ، شیرینی و راحتی هست، نه پس از آن؛
در دلِ عُسر، یُسر خوابیده است.
به آنچه خدا برایت پیش آورده صابر باش و تسلیم باش تا شیرینی اش ظاهر شود.
به آنچه خدا به شما داده است شاد باشید و برای آنچه نداده غمناک نباشید.
خیر در آن چیزی است که خداوند برای ما پیش می آورد.
اسماعیل دولابی ره
به بهلول گفتند که :
فلانی هنگام تلاوت قرآن ، چنان از خود بیخود می شود
که نقش بر زمین می شود و غش می کند .
بهلول گفت : او را بر سر دیوار نهید تا تلاوت کند ،
اگر غش کرد ، در عمل خود صادق است !!!
در زمان پهلوی که تشکیل مجالس روضه خوانی و همه ی اجتماعات دینی
و مذهبی ممنوع بود، مردم در مسجدی اجتماع کرده بودند و شخص
بزرگواری در بالای منبر مشغول سخنرانی بود.
از قضا، پاسبانی از پنجره ی مسجد سری به مسجد کشید تا اوضاع مسجد
را مشاهده کند، مردم همه وحشتناک به سوی او نگاه می کردند،
در این حال آن آقا که بر بالای منبر بود، فرمود:
اگر به اندازه ی ترس از یک پاسبان، از خدا می ترسیدیم،
کار ما امروز به این جا نمی کشید!
گاهی خدا یک کاری را مخصوص شما آفریده است.
یک بچّه ی ناجوری به تو داده است،یک زن ناجور داده است،
یک پدری داده است که خیلی خوش اخلاق نیست،
یک چیز ناجور به تو داده است؛ با تو کار دارد.
اینکه زیردست خودت را کمک می کنی خوب است،
امّا فرمان بالادست هایتان را بردن است که سخت است.
ان شاءالله آن ها را فرمان ببرید و از زیرکار در نروید، ضرر نمی کنید.
حاج اسماعیل دولابی
هر کس عادت به تاخیر نمازها کرده است:
خود را برای تاخیر در همه ی امور زندگی آماده کند؛
تاخیر در ازدواج، تاخیر در اشتغال ، تاخیر در تولداولاد ، تاخیر در سلامتی وعافیت!
هر قدر که امور نمازت منظم باشد
امور زندگیت هم تنظیم خواهد شد!
مگر نمیدانی که رستگاری و سعادت با نماز قرین گشته است؟!